به یاد خلیل عمرانی
میخواستم در من صدای تازهای باشی/ حـسی شکوفـاتر، هوای تازهای باشی با وسعت خاموش شبهایم بیامیزی/ آوازها را ابتدای تازهای باشی بعد از خدا تقدیرهایم را تو بنویسی/ پیغمبرت باشم خدای تازهای باشی آدم شوم امّا بهشتت را نیاشوبم/ هرلحظه در من ماجرای تازهای باشی غایب نباشد سیبی از سرشاخه هستی/ در شاخههایم آیههای تازهای باشی برگردم از خودگاهگاهی تا غزلهایت/ مضمون به مضمون مقتدای تازهای باشی میخواهم امّا در سکوتی تشنه ناچارم/ بنویس تا در من صدای تازهای باشی....